صباح زنگنه، سفیر سابق ایران در سازمان همکاریهای اسلامی: نه ایران از اصول خود دست کشید و نه عربستان/ باید حفظ حرمت شهید سلیمانی را برای عربستان تبیین کرد/ رابطه نوپای تهران-ریاض نیاز به مراقبت دارد
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۳۲۷۵
پایگاه خبری جماران: از زمان توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای احیاء روابط دیپلماتیک در بهار سال جاری در یایتخت چین، برخی اتفاقات باعث شده گمانهزنیهایی پیرامون این مسأله و پایداری این توافق مطرح شود. در هفتهای که گذشت، اقدام تیم الاتحاد عربستان مبنی بر عدم ورود به زمین بازی و برخی اظهارات غیررسمی درباره تاکید تیم عربستانی برای برداشته شدن تندیس های سردار شهید قاسم سلیمانی از محوطه ورزشگاه، شک و تردیدها درباره رابطه جدید تهران - ریاض را بیشتر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صباح زنگنه، سفیر سابق ایران در سازمان همکاریهای اسلامی در جده معتقد است، رابطهای که پس از یک وقفه چندساله دوباره احیاء شده نیاز به مراقبت و هنوز نمی توان با قاطعیت درباره عدم توازن در این رابطه سخن گفت.
از زمان توافق ایران و عربستان سعودی برای احیای روابط دیپلماتیک، برخی رخدادها از جمله حاضر نشدن وزیر خارجه عربستان در اتاقی که در آن عکس سردار سلیمانی نصب شده بود یا ترک زمین توسط تیم الاتحاد باعث شده تا تردیدهایی ایجاد شود و این ظن مطرح شود که توافق اخیر یک توافق کوتاه مدت تاکتیکی برای گذار به شرایطی جدید است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
جزئیات توافقی که میان ایران و عربستان با میانجیگری چین صورت گرفته فاش نشده و دسترسی به آن وجود ندارد، اما بر اساس چارچوبی که در بیانیههای دو طرف مطرح شد، ایران و عربستان به توافقهای قبلی در مسائل امنیتی و همچنین مفاد توافقنامه همکاری عمومی که شامل همه رشتههای روابط اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میشود پایبند خواهند بود. این توافق خیلی از مسائل و موارد را میتواند حل کند، اما به شرطی که اراده مثبت در مسئولان دو طرف وجود داشته باشد.
با این وجود بحثهای زیادی در خصوص عملکرد دو کشور وجود دارد که نیاز به بررسی بیشتری در خصوص آنها دیده میشود. همچنین باید بر روی نکات مشترک مد نظر دو کشور تمرکز بیشتری داشت.
به تعبیری، تحولاتی که در منطقه اتفاق افتاد از جمله آنچه در سوریه و عراق رقم خورد و تغییراتی که نیروهای مردمی عراق و سوریه با کمک و حمایت مستشاران نظامی ایران مانند شهید سردار سلیمانی به وجود آوردند، باید مورد توجه قرار گرفته و پیرامون آن مذاکره و رایزنی صورت بگیرد.
از نظر جمهوری اسلامی ایران، حفظ حرمت این شخصیت که یک شخصیت ملی به حساب میآید یک امر واجب است و باید در گفتوگوها و مذاکرات این مسأله به خوبی تبیین شود. آیا اگر جایی تصاویر یا تندیسی از این قهرمانهای ملی نصب یا قرار داده شود، جزو خطوط قرمز طرف مقابل به حساب میآید؟
به لحاظ اخلاقی و ادبی زمانی که مقامها یا تیم ورزشی یک کشور مهمان کشور دیگری است، حفظ حرمت میزبان و احترام به مبانی آن کشور امری لازم است. عربستانیها زمانی که وارد ایران شدهاند، نمیتوانند بگویند ایران باید چه زمانی به قهرمانان ملیاش احترام بگذارد و چه زمانی نباید این کار را انجام دهد. اگر قرار باشد در آینده نمایشگاه، مسابقه ورزشی یا هرچیز دیگری برگزار شود تبیین این مسأله امری لازم است.
با توجه به این که اولین بار نبود که چنین اقدامی از سوی عربستانیها رخ میداد، آیا این ظن به وجود نمیآید که ایران برای حفظ این رابطه از خطوط قرمز خود عبور میکند؟
رابطهای که پس از 7، 8 سال مجددا احیا شد، نیاز به مراقبت و حواس جمعی دارد. باید همه جزئیات را بتوانیم پیشبینی کنیم و بسنجیم. بردباری و تحمل دیدگاههای طرف مقابل در این شرایط یک نیاز جدی است. به باور من، بحث توازن در این نوع مناسبات را در یک روند سیالی که هرروز با پدیده جدیدی مواجه است، نمیتوان سنجید. تصور کنید روی یک ترازو وزنهای گذاشتهایم و روی یک عدد ثابت نمیشود.
از سوی دیگر، در موارد کلان، تهدیدها میان رسانهها و مقامهای دو کشور در جریان است. همانطور که ولیعهد عربستان بعضی مطالب را مطرح کرد، رئیس جمهور ما نیز موضوعاتی را مطرح کرد و مقام معظم رهبری نیز در روزهای اخیر نصیحتهایی را خطاب به کشورهای منطقه مطرح کرد.
برای تنظیم روابط هنوز زمان داریم و باید مراقبت کافی از سوی دو طرف وجود داشته باشد. مهم این است که در هر شرایطی حتی وضعیت بحرانی، ارتباط میان مقامهای عالی دو طرف حفظ شود و مانند «خط تلفن قرمز» که باید در دو پایتخت وجود داشته باشد و مانع تشدید ناخواسته تنشها شود.
در حال حاضر نه عربستان به رغم اعمال برخی تغییرات از جمله کنترل گروههای وهابی از اصول خود دست کشیده و نه ایران سیاستهای کلان خود را تغییر داده است.
برخی تحلیلگران معتقدند عربستان حاضر به احیای روابط با ایران شد تا بتواند برنامههای خود را نظیر عادیسازی روابط با اسرائیل راحت تر پیش ببرد. نظر شما در این باره چیست؟
بحث عادی سازی روابط با اسرائیل از چند دهه قبل وجود داشت اما علنی نشده بود. گفتوگوهای سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی و حتی اقتصادی میان دو طرف در جریان بود و برخی شخصیتهای ارشد دو طرف نظیر ترکی فیصل مرتبا رفت و آمد داشتند. حتی شخصیتهای نظامی عربستان نیز در کنفرانسهای اسرائیلی – عربی دیده شده بودند. بنابراین یک تحول ناگهانی رخ نداده که بگوییم این تحول باعث حرکت سعودیها به سوی عادی سازی روابط با اسرائیل شده است.
عربستان نگران واکنش ایران هست، بوده و خواهد بود
به هرحال آیا عربستانیها نگران واکنش ایران نبودند؟
این که عربستان احیاء روابط با ایران را پذیرفت تا بتواند عادی سازی رابطه با اسرائیل را دنبال کند، نمیتوان تحلیلی دقیق دانست. این تحلیل حاوی اغراق است. عربستان نگران واکنش ایران هست، بوده و خواهد بود. کشورهای دیگری که این راه را رفتهاند نیز همچنان نگران موضع ایران هستند. عوامل بسیار زیادی در بافت سیاسی اسرائیل و بافت اجتماعی و درونی عربستان تا به حال مانع رسمیت یافتن این عادی سازی بوده است. عادی سازی رابطه با اسرائیل همچنان یک تابو در جامعه عربستان به شمار میرود. یا موضوعی نظیر خدمت در حرمین شریفین مسألهای نیست که عربستان بتواند آن را نادیده بگیرد.
عربستان به دنبال امتیازگیری از آمریکاست
عربستان به دنبال امتیازگیری از آمریکاست و از جمله میخواهد امتیاز غنیسازی انرژی اتمی را از آمریکا بگیرد. سعودیها تکنولوژیهای پیشرفته اسرائیل و خط ارتباطی تجاری و نفتی به مدیترانه را می خواهند و این امتیازگیریهاست که تکلیف تصمیم سعودیها را مشخص خواهد کرد. وزن عوامل را باید به درستی سنجید و اغراق شده با این عوامل برخورد نکرد.
احیاء روابط ایران و عربستان، بهانه را از دست سعودیها برای امتیازگیری بیشتر و توجیه اتحاد با اسرائیل از دست ریاض خارج کرد. اسرائیل هم عاملی را که از آن برای تحریک کشورهای عربی برای اتخاد مواضع تند علیه ایران استفاده میکرد از دست داد.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر بازی های آسیایی هانگژو صباح زنگنه روابط ایران و عربستان عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان انتخابات مجلس لیگ برتر بازی های آسیایی هانگژو ایران و عربستان عادی سازی سعودی ها دو طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۳۲۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ سفیر ایران به ادعای نخستوزیر دانمارک/ به نسلکشی واکنش نشان دهید
به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایسنا نامه سرگشاده افسانه نادی پور به مته فردریکسن نخست وزیر پادشاهی دانمارک منتشر شد که به شرح زیر است:
فرصت را غنیمت شمرده به اظهارات منتسب به سرکار عالی مبنی بر «ایستادن ایران در سمت اشتباه تاریخ» پس از پاسخ تلافیجویانه مشروع ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ ( ۱۳ آوریل ۲۰۲۴) نیروهای مسلح ایران به حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه پاسخ میدهم.
احتراما، یادآور میشوم که روز دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ (اول آوریل ۲۰۲۴) در حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک ایران در دمشق تعداد زیادی، از جمله هفت مستشار ارشد نظامی ایرانی که برای مشاوره به دولت سوریه در مبارزه با گروه تروریستی داعش در این کشور حضور داشتند، کشته شدند.
با توجه به مصونیت اماکن دیپلماتیک بر اساس قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای دیپلماتیک، ایران انتظار داشت که حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک از سوی همه کشورها، بویژه آنهائی که در ارتباط با احترام به حقوق بینالملل خود را پیشتاز میپندارند، و مهمتر از همه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، محکوم شود.
مایه تاسف است که برخی از کشورها، اگرچه به طور مستمر خواستار خویشتنداری و کاهش تنش «برای جلوگیری از گسترش درگیری» بوده اند، اما حمله اسرائیل که دقیقاً مغایر با فراخوانها برای خویشتنداری، و تعمدا به قصد فراگیر کردن جنگ در منطقه با کشاندن ایران به جنگ با متحدان اسرائیل، بخصوص ایالات متحده آمریکا، به منظور منحرف کردن توجه از جنایات جاری اسرائیل در غزه بود، را محکوم نکردند.
ایران با قصد پرهیز از افتادن در این تله اسرائیل، در حالی که با سازمان ملل و سایرین در حال گفتگو و تعامل بود، بمدت ده روز حداکثر خویشتنداری را از خود نشان داد. در نهایت، و در پی عدم واکنش از سوی شورای امنیت سازمان ملل به دلیل مخالفت برخی از اعضای دائم این شورا، برای کشور من هیچ گزینه ای جز اعمال حق ذاتی دفاع از خود، براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، در مقابل نقض حاکمیت آن توسط اسرائیل باقی نمانده بود.
همچنین باید در نظر داشت که پاسخ ایران سنجیده، محدود، با اجتناب عمدی از اهداف غیرنظامی یا اقتصادی بود و تنها دو پایگاه هوایی را که در حمله به بخش کنسولی سفارت در دمشق شرکت داشتند را هدف قرار داد.
با توجه به موضعگیریهای مثبت مقامات دانمارکی، از جمله سرکار عالی، در مورد نیاز مبرم برای رعایت حقوق بشر، انتظار می رفت که واکنشی نسبت به جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل کشی در غزه و سایر نقاط فلسطین اشغالی صورت گیرد. تصاویر زنده از غزه که نشان دهنده فجیعترین ظلم - مرگ، ویرانی، گرسنگی و انسانیت زدائی – بویژه علیه زنان و کودکان، که وجدان جهان را به لرزه درآورده است، نه تنها شایسته محکومیت، بلکه سزاوار فریاد و نهیب اعتراضی است. متأسفانه، از هیچ یک از کسانی که خود را در سمت درست تاریخ میپندارند، چنین موضعگیری دیده نشده است.
بر اساس آمار روزآمد، در حملات اسرائیل به غزه از ۷ اکتبر، حداقل ۳۵۰۰۰ فلسطینی، دو سوم آنها زن و کودک، کشته و ۷۸۰۰۰ نفر زخمیشده اند. هزاران نفر مفقود هستند که گمان می رود زیر آوار مدفون شده اند، نزدیک به ۳۰۰۰۰ کودک، تعداد زیادی از آنها با جراحات ماندگار و ابدی، یتیم شده اند و بسیاری از آنها بستگانی هم برای مراقبت از خود را ندارند. ۳۸۰۰۰۰ واحد مسکونی، ۴۱۲ مدرسه و دانشگاه، ۵۵۶ مسجد، سه کلیسا و ۲۰۶ اماکن باستانی و میراث فرهنگی، و همچنین ۳۲ بیمارستان و ۵۳ مرکز بهداشتی تخریب شده اند، اما، دریغ از یک کلمه محکومیت از جانب کسانی که "در سمت درست تاریخ ایستاده اند"!
این یک واقعیت زندگی است که کشتار و ویرانی برای هیچ یک یا هیچ ملتی صلح و امنیت به ارمغان نخواهد آورد. بر اساس گزارش سازمان ملل، تنها در غزه، ۱۹۰۰۰ کودک یتیم شده اند که بستگانی هم برای مراقبت از خود ندارند. آنها چه نقشی در درگیریهای چند دهه گذشته داشته اند؟ اگر این بچهها از ادامه کشتار در غزه جان سالم بدر برند، چه انتظاری باید از آنها داشت؟ از دیگرمردم آنجا، پیر و جوان، که در تمام طول عمرشان جز اشغال، سرکوب و تسخیر و مقهورسازی چیزی ندیده اند، چه انتظاری باید داشت؟
خانم نخست وزیر!
اغلب گفته میشود که "حقیقت اولین قربانی جنگ است". اولاً، این یک جنگ نیست، یک حمله وحشیانه یک طرفه به جامعهای محصور شده و بی دفاع، عمدتا زنان و کودکان، به قصد ریشه کن کردن آنهاست. ثانیاً، اینجا نه که حقیقت، بلکه انسانیت است که قربانی شده است. حقیقت آشکار، و همان چیزی است که جهان با وحشت شاهد آن است و آن چیزی نیست جز جنایات علیه بشریت، بی سابقه در عصر حاضر و گذشته، که به طرز بیرحمانهای علیه غیرنظامیان بیگناه در حال وقوع است.
درخواست آتش بس، اما عمل نکردن به آن، دادن کمکهای غذایی، اما مخالفت نکردن با تحویل سلاح به اسرائیل برای بمباران کامیونهای مواد غذایی، نهایت تناقض اخلاقی است. عدم محکومیت این جنایات، از جمله، به اسرائیلیها کارت سفید و اختیار تام میدهد تا به کارزار نسل کشی و پاکسازی قومی غزه ادامه دهند.
بیم آن می رود که ادامه بی رویه این نسل کشی عواقب گسترده ای را نه تنها برای مردم باقی مانده غزه، بلکه برای منطقه و به تبع آن برای کل جهان در پی داشته باشد. بنابراین، بر همه دولتها، سیاستمداران، افراد صاحب نفوذ و مردم واجب است که برای توقف این قتل عام به شدت، معنادار و مؤثر تلاش کنند. چه تعداد بیشتر باید کشته شوند و چه میزان ویرانی بیشتر باید به بار آید تا متحدان اسرائیل در سمت درست تاریخ بایستند و پایان دادن به مرگ و ویرانی در غزه را خواستار شوند؟
نخست وزیر در مصاحبهای تلویزیونی گفته بود که ایران درباره پاسخ به رژیم صهیونیستی، طرف اشتباه تاریخ ایستاده است و نقش مخرب در خاورمیانه دارد.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901536